جدول جو
جدول جو

معنی علی بدلیسی - جستجوی لغت در جدول جو

علی بدلیسی
(عَ یِ بِ)
ابن عبدالله بدلیسی حنفی، ملقّب به حسام الدین. نام او را علی بن حسین نیز ذکر کرده اند. وی مفسر و صوفی بود و در سال 900 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- جامع التنزیل و التأویل فی تفسیرالقرآن، در پنج جلد بزرگ. 2- شرح اصطلاحات الصوفیۀ قاشانی. 3- الکنزالخفی فی بیان مقامات الصوفی. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1514. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 738)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِاِ)
ابن حمودبن میمون بن احمد ادریسی حسنی علوی حمودی، ملقّب به الناصرلدین الله. نخستین تن از ملوک حمودیه در قرطبه و مالقه. رجوع به علی حمودی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن ناصر بن محمد بن احمد بلبیسی مکی شافعی حجازی، مشهور به ابن ناصر و مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به علاءالدین. رجوع به علی حجازی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ طَ)
ابن محمد بن سید نحوی بطلیوسی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به خیطال. وی درعلم لغت تبحر داشت و از ابوبکر بن غراب و ابوعبدالله محمد بن یونس و دیگران روایت کرد. برادر او ابومحمد عبدالله بن سید نحوی بسیاری از نوشته های ادبی را از وی گرفته است. او در آخر عمر از طرف ابن عکاشه حاکم قلعۀ رباح (از قلاع اندلس) بازداشت شد و در سال 488 هجری قمری در آنجا درگذشت. (از معجم الادباء یاقوت چ قاهره ج 15 ص 56 و چ مارگلیوث ج 5 ص 409)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عَ)
ابن صالح رومی. ملقب به عبدالواسع علیسی. متوفی در سال 950 هجری قمری او راست:همایون نامه، و آن ترجمه ترکی ’انوارسهیلی’ حسین واعظ کاشفی است. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1509)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ لَ)
ابن ابراهیم بن محمد بن عیسی بن سعدالخیر انصاری بلنسی، مکنّی به ابوالحسن. وی عالم در زبان و ادبیات عرب، و نویسنده و شاعر و خوش نویس بود. و در سال 570 یا 571 هجری قمری در اشبیلیه درگذشت. او راست: 1- جذوهالبیان و فریدهالعقیان. 2- الحلل، که شرح الجمل زجاجی در نحو است. 3- کتاب الفرط علی الکامل. و نیز اشعاری از او باقی مانده است. (از معجم المؤلفین بنقل از التکملۀ ابن ابار ص 671. فوات الوفیات ج 2 ص 38. کشف الظنون ص 581 و 603). و نیز رجوع به ابوالحسن انصاری شود
ابن عطیه بن مطرف بن سلمۀ لخمی بلنسی، مشهور به ابن زقاق و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی لخمی و نیز به ابن زقاق شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن محمد بدیهی، مکنّی به ابوالحسن. شاعر بغدادی، اصل او از شهرزور بود. و وی با صاحب بن عباد ارتباط داشت و او را در بدیهه گویی دستی توانابود لذا بدان منسوب گشت و این بیت مشهور از اوست:
اء تمنی علی الزمان محالا
أن تری مقلتای طلعه حر.
وی در حدود سال 380 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی بنقل از یتیمهالدهر ج 3 ص 163. اللباب ج 1 ص 104)
لغت نامه دهخدا